خلاصه کتاب
رمان رحم اجاره ای داستان باران است، دختری که پس از از دست دادن پدر و مادرش در یک تصادف، مجبور میشود با عمو و زن عموی سنگدلش زندگی کند. عمو تمام مال و اموال او را بالا میکشد و باران را از خانه بیرون میکند. باران به دوستش سارا پناه میبرد و از طریق او در شرکت برادر سارا به نام امیر مشغول به کار میشود. امیر که عاشق باران میشود، پس از چند ماه دوستی، تصمیم به ازدواج با او میگیرد.
اما ورود آرتان، شریک کاری امیر، همه چیز را تغییر میدهد. آرتان، پسر مغرور و جذاب، رحم باران را از عموش اجاره میکند و این کار باعث جدایی باران و امیر میشود. داستان پر از کشمکشهای عاطفی، تصمیمات دشوار و پیچیدگیهای روابط است.