خرید رمان عاشقانه ارزان در رمانطوری
خلاصه کتاب
داستان درباره دختریه به اسم ساتی که با خواهرِ ۵ ساله اش تو یکی از محله های فقیر نشینِ کرج زندگی می کنه و پدر و مادرش و از دست داده. اون برای امرار معاش دست به دزدی می زنه. هیچ کاری براش نیست. اگر هم بود پر از دردسر بود و اگر هم باشه سرمایه می خواد. از ترس اینکه نکنه یه وقت گیر بیفته و خواهرش تنها شه دزدی های بزرگ و پر از ریسک و کنار می ذاره و میفته به دله دزدی…
خلاصه کتاب
سرگرد امیر علی پلیس خشن و متعصبی که به عنوان نفوذی وارد باند مافیا می شود و به دستور رئیس باند و لو نرفتن مأموریت چند ساله اش، مجبور می شود دختر سرهنگ را گروگان بگیرد… و رأیس باند ازش می خواهد به دختر سرهنگ….
امیر علی هیچ گاه فکر نمی کرد برای نجات جان دختر سرهنگ مجبور شود چنین اجباری را قبول کند و کینه ی انتقام را در دل دلارام بکارد
یک رمان مرموز و هیجانی و فوق العاده خاص…
خلاصه کتاب
نفس یه دختر خاص و عکاسه که به خاطر جرم داییش ، با مامور جوون و بسیار جدی پلیس برخورد می کنه..
عشقی بینشون به وجود میاد که به خاطر گذشته ی نفس... آقای پلیس اما قرار نیست اجازه بده ، نفسش..قطع کنه..
خلاصه کتاب
گاهی قسم می خوری به خاطر مردمت از جون مایه بزاری و گاهی توسط همین مردم قضاوت می شی . قضاوتی که درد داره و کمر خم می کنه از مردانی که داغ های زیادی تو سینه دارن به خاطر همین قسم ، قسمی که زندگی رو زیر و رو خواهد کرد و بی رحمانه به آخرین داشته هات چنگ خواهد زد .
این قصه ، قصه دو مرده که زندگیشون گره خورده به گروهی که خلاف هاشون رگ غیرت مردان شهر و شادابی جوونه های سرزمین رو هدف گرفته . دو مرد با دو دیدگاه متفاوت که گاهی مجبورن برای حفظ قسمشون از آخرین روزنه های امید دیگری بگذرن و پا رو تنها داشته هاشون بزارن .
مردانی که گاهی در خلوت می شکنن ، مردانگی رو . قسم هاشون و حرمت هایی که روزی براشون مانند اسم مادر مقدس بوده و کی می دونه سرنوشت براشون چی رقم زده و در جدال بین مردونگی و وفای به عهد کدوم سربلند بیرون میاد ...
خلاصه کتاب
چکامه، دختری از جنس درد، تنهایی ... متولد شجاعت به تاریخ سیاست. از تبارتوانستن و ترسی که دست پروردهی سیاست است.
آرشام ، شانه هایی پهن و سینهای ستبر... از جنس مردانگی و غیرت، مرد روزهای سخت و جنگیدن برای هدفی که از آنِ اوست.
تمنای گرگ ، روایتگر زندگی دختریست که با صلاحدید پدرش به جمعی ورود میکند که از آن خاطرهای جز ترس و نفرت ندارد. او مجبور به زندگی در بین آدمهاییست که صفتشان بیرحمیست و کارشان قاچاق...
اما در هیاهوی ترس و زندگی ؛ حادثهی عشق به تکثیر مینشیند؛ و او می ماند و مردی که با محبت بیگانهست و روحش پر است از حس انتقام ...