خرید رمان عاشقانه ارزان در رمانطوری
خلاصه کتاب
لیلی دختر خودساخته ایه که با مادرش تنها زندگی می کنه..مادرش دچار عارضه ی قلبیه و طبق گفته ی پزشکش باید هرچه زودتر تحت عمل جراحی قرار بگیره..لیلی درگیر جور کردن پول عمل و داروهای مادرش میشه و چون پشتوانه ی مالی نداشته خیلی زود به بن بست می خوره..از طرفی حال مادرش روز به روز بدتر میشه..تا اینکه با مرد جوون و مرموزی به اسم ارشیا رو به رو میشه که ازش می خواد یک شب رو باهاش باشه..
پایان خوش
خلاصه کتاب
رمان نائیریکا داستان دلبستگیها و شیطنتهای دخترانه است که در آن جدال میان دل و عقل، خندهها و گریهها را دنبال میکنیم. داستان درباره دختری است که سهمش از عشق، فاصله است. عاقبت، سنگینی غم شانههای او را میشکند، اما در این میان، کسی به زندگیاش وارد میشود که کلبه سرد قلبش را روشن میکند و تنهاییاش را پر میسازد.
خلاصه کتاب
مهراب شمس، سرگردی که به دلیل ویژگیهای خاصش به "هاسکی" معروف است، برای حل یک پرونده قتل به بوشهر میرود. هنگام بررسی صحنه قتل، او به شخص عجیبی برخورد میکند: ماهور، خبرنگار باهوشی که اطلاعات سری از پرونده دارد. اما او حاضر نیست توضیح دهد که چگونه این اطلاعات را به دست آورده است. مهراب شمس و ماهور در مسیر پیچیدهای قرار میگیرند که سرشار از معما، راز و کشمکش است و این داستان جذاب به ماجراهایی پر از تعلیق و پیچیدگیهای جنایی و عاطفی میانجامد.
خلاصه کتاب
در زندگی معمولاً میگویند که حق انتخاب داریم، اما گاهی اوقات سرنوشت است که مسیر زندگی را تعیین میکند. ساغر، دختر سرهنگ حاتمی، از محدودیتهای زندگیاش که به واسطه شغل و موقعیت پدرش به او تحمیل شده، گلهمند است و همیشه به دنبال راهی برای فرار از این زندگی بوده است. زندگی او در ریتم خستهکنندهای پیش میرود تا اینکه به جرم قتل عمد دستگیر میشود.
رسوایی ناشی از این جرم به قدری بزرگ و غیرقابل جبران است که از همه بدتر، شهادت دوستان ساغر علیه او در دادگاه است. همه چیز به حدی واقعی به نظر میرسد که حتی خود ساغر نیز گاهی باور میکند که ارسلان ابرودی را واقعاً او کشته است.
خلاصه کتاب
داستان درباره دختری به نام شقایق است که در یک کشتار گروهی اعضای خانوادهاش را از دست داده و تنها به عنوان شاهد این قتلها باقی مانده است. او تحت حمایت یک پلیس سختگیر به نام علیرضا قرار میگیرد. با این حال، شقایق به دلیل آنچه که در گذشته برای خانوادهاش رخ داده، پلیسها و به ویژه علیرضا را مقصر میداند و از آنها کینه به دل دارد. این کینه باعث ایجاد تنشها و پیچیدگیهایی در رابطه آنها میشود که داستان را به سمت اتفاقاتی غیرمنتظره پیش میبرد.
رمان با پایانی خوش به سرانجام میرسد.