خرید رمان عاشقانه ارزان در رمانطوری
خلاصه کتاب
رمان مانند تو داستان دختری به نام "صحرا" است که زندگی ساده و یکنواختی را تجربه میکند تا اینکه مردی به نام "طوفان" وارد زندگی او میشود و همه چیز را تغییر میدهد. طوفان در ظاهر مردی خوشقلب و مهربان است، اما رازهایی در دل او نهفته است که سبب تغییر و تحول در وجودش میشود. انتقامی که سالها در دل طوفان بوده، میتواند زندگی او و صحرا را برای همیشه دگرگون کند. آیا عشق آتشین صحرا میتواند آتش انتقام طوفان را خاموش کند؟
خلاصه کتاب
رمان تهران دود درباره گروهی از انسانهای عجیب و درکنشده است که از دید مردم پنهان ماندهاند. این افراد که به عنوان موجوداتی پست و بیرحم شناخته میشوند، هیچگاه فرصتی برای درک شدن ندارند. اما زمانی که یکی از همین افراد بیرحم، احساس شرم و نور در دل خود مییابد، تصورات قبلی فرو میریزد. در جایی که هیچکس تصورش را نمیکند، اتفاقی از سوی فردی باورنکردنی میتواند به تمامی درگیریها پایان دهد. این رمان به بررسی مفاهیم عمیق انسانی، تغییرات درونی و انتظارات نادرست از افراد میپردازد.
خلاصه کتاب
رمان فصل نفس داستان دختری به نام "نفس" است که با پسر همسایه جدیدشان، "سهند"، آشنا میشود. با پیشآمدن مشکلاتی در زندگی نفس، سهند هر بار به کمک او میآید. این آشنایی که در ابتدا ساده به نظر میرسد، بهزودی وارد دستاندازهای پیچیده و هیجانانگیز میشود. ماجراهای توطئهآمیز، عاشقانه و پرهیجان، دنیای جدیدی را برای نفس و سهند به وجود میآورد. این رمان پر از لحظات غافلگیرکننده و کشمکشهای عاطفی است که هر لحظه بیشتر شما را درگیر میکند. با خواندن این رمان، در دنیای هیجان و عشق و معما غرق خواهید شد.
خلاصه کتاب
رمان فرزند من داستان دختری به نام "باران" را روایت میکند که از همان ابتدای تولد مادر خود را از دست داده و با پدرش، اردلان، زندگی میکند. زندگی او تا زمانی که فرد جدیدی وارد آن میشود، عادی و بیخبر از رازهایی است که در دلش نهفته است. ورود این فرد باعث برملا شدن حقایقی میشود که زندگی باران را به کلی تغییر میدهد. این رمان ترکیبی از ژانرهای عاشقانه، پلیسی و طنز است که با داستانی جذاب و پر از پیچیدگیهای روانشناختی، خواننده را درگیر خود میکند. از کشمکشهای داخلی شخصیتها تا اتفاقات پیشبینینشده، "فرزند من" داستانی است که باید خوانده شود.
خلاصه کتاب
رمان آرام های عذاب داستانی است پر از احساسات پیچیده و درگیرکننده که در کوچه پسکوچههای شهر و مقابل ویترین مغازهها به وقوع میپیوندد. شخصیت داستان، که قلبی شکسته و چشمانی پر از اشک دارد، در حالی که روزها از کنار دیگران میگذرد، شبها زیر پنجره خانه کسی که دوستش دارد، میایستد و به صداهای خندههای او گوش میدهد. داستان از یک عاشقانه بیپایان و دشوار حکایت میکند که در آن شخصیت اصلی، از دردی که در دل دارد، هیچگاه رهایی نمییابد.