خلاصه کتاب
رمان آرام های عذاب داستانی است پر از احساسات پیچیده و درگیرکننده که در کوچه پسکوچههای شهر و مقابل ویترین مغازهها به وقوع میپیوندد. شخصیت داستان، که قلبی شکسته و چشمانی پر از اشک دارد، در حالی که روزها از کنار دیگران میگذرد، شبها زیر پنجره خانه کسی که دوستش دارد، میایستد و به صداهای خندههای او گوش میدهد. داستان از یک عاشقانه بیپایان و دشوار حکایت میکند که در آن شخصیت اصلی، از دردی که در دل دارد، هیچگاه رهایی نمییابد.