دانلود رمان افسون سردار... افسون، دختری متین و معتقد، برای کمک به دوستش سر قراری میرود که زندگیاش را بهکلی دگرگون میکند. او بیخبر است که دوستش مبلغ زیادی پول از مردی به نام سردار حاتم، که یک خلافکار خشن اما آسیبدیده است، دزدیده و حالا افسون را بهجای خودش برای تصفیهحساب فرستاده.
افسون وارد عمارت سردار میشود و زندگیاش از این لحظه بهکلی تغییر میکند. او مجبور است برای حفظ اعتقاداتش بجنگد، آزارهای سردار را تحمل کند، و با فوبیاهای عجیب و غریب او کنار بیاید.
در همین گیرودار، افسون رازهایی درباره کشته شدن خانوادهاش کشف میکند، درست در زمانی که وجود او سردار مغرور را افسون کرده و به کسی تبدیل شده که همه به او انگ میزنند. کسی که همیشه از زنان فراری بود، اما حالا تنها با افسون کنار آمده است…
دانلود رمان رخساره... نگاهش را با لبخند از جایگاه عروس و داماد گرفت و دکمهٔ کت خوشدوخت و اسپرتش را بست. با دقت اطراف را از نظر گذراند. همهچیز مرتب بود. بهقاعده و طبق اصول. بیخود نبود که تکتک تاریخهای چندماه آیندهاش هم برای مراسم عروسی رزرو شده بود. حالا تالار پذیراییاش حسابی اسم و رسم در کرده بود.
تذکری به یکی از پیشخدمتها داد و جلوتر رفت. امشب مراسم خاصی بود. برای عروسی خواهر دوست قدیمیاش حسابی سنگ تمام گذاشته بود. همهچیز باید به نحو احسن انجام میشد.