خلاصه کتاب
رمان به گذشته برگردیم داستان سروان مازیار آرامش و دختری به نام سونیا است. سونیا دختری شیطون است که به دلیل رفتارهایش چندین بار به دردسر افتاده و در موقعیتهای مختلف دستگیر میشود. در هر بار دستگیری، سروان مازیار مأمور رسیدگی به پرونده اوست.
سونیا که به دلیل نداشتن خانواده، زندگی سختی را میگذراند، در آخرین بار که دستگیر میشود، مازیار برای آزاد کردن او شرطی میگذارد. این شرط چیزی جز تغییر رفتار سونیا و رعایت برخی قوانین نیست. اما این شروعی است برای اتفاقات جدید و پیچیدهای که در روابط این دو شخصیت رخ میدهد.