رمان طوری – همه رمان های عاشقانه رو یکجا دانلود کن
دانلود رمان طنز، رمان پلیسی، رمان جنایی، رمان ترسناک، رمان تخیلی، رمان اجتماعی، رمان معمایی، رمان خارجی و…
دانلود رمان میرآباد به قلم نصیبه رمضانی با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان میرآباد... قصه‌ی ما از اونجا شروع می‌شه که یک خبر، یک اتفاق و یک مورد گزارش شده به اداره‌ی پلیس ما رو قراره تا میرآباد ببره… میراباد، قصه‌ی الهه‌ای هست که همیشه ارزوهایش هم مثل خودش ساده هستند.
دانلود رمان دوئل دل به قلم مدیا خجسته با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان دوئل دل... در فضای خفقان آور و ترسناکِ میانتان هر روز برای زنده ماندن کمی بیشتر از قبل دست و پا زدم . نه اینکه زندگی کردن را یادم نداده باشند ، نه ، فقط میانِ این دود و باروت ، هر روز کمی بیشتر از دیروز نفس کشیدن را فراموش کردم . خط فرضی و قرمز میان حفره های تفنگِ شما ، مرز میانِ احساس و زندگی ام را ساخت …
دانلود رمان پروانه میخواهد تو را به قلم فاطمه قیامی با لینک مستقیم
خلاصه کتاب

دانلود رمان پروانه میخواهد تو را... برکه‌ سماوات دلباخته‌ی کاوه؛ پسرعمه‌ی پزشکش است و تمام خانواده آن‌ها را نامزد هم می‌دانند اما کاوه در نهایت سنگدلی برکه را پس می‌زند و مقابل چشم همه برکه را کوچک می کند اما…

دانلود رمان نشسته در نظر به قلم آزیتا خیری با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان نشسته در نظر... همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه میدونست خانم‌ جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ حاجی و پسر وسطیش،صابر و تازه بعد از شلوغی بروبیای شب سه و هفت، اهل خونه به صرافت افتادن که بفهمن تو واویلاییِ تصادف اول حاجی به رحمت خدا رفته بود یا پسرش؟! شوخی که نبود پای میلیاردمیلیارد ارث و میراث حاجی وسط بود…
دانلود رمان نیلوفری برای مرداب به قلم مهین عبدی با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان نیلوفری برای مرداب... سیگار میان انگشت میانی و اشاره‌ام له‌ له می‌زد برای مجدد بوسیدن لب‌هایم و پک زدن محکم‌ من! نگاهم به رقص‌نور، دود و عطر و ادکلن‌های در هم ادغام شده عادت کرده بود! این چندمین پارتی‌ای بود که می‌گرفتم؟ نمی‌دانم! سیگار بین لب‌های رژ خورده و درشتم فرستادم و از اعماق وجودم پک زدم و دودش را بیرون فرستادم. -خفه نشی نیلی؟ تنه‌ای که جلو کشیده بودم را عقب فرستادم و پا روی پا انداختم…
مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان طوری – همه رمان های عاشقانه رو یکجا دانلود کن " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.