رمان طوری – همه رمان های عاشقانه رو یکجا دانلود کن
دانلود رمان طنز، رمان پلیسی، رمان جنایی، رمان ترسناک، رمان تخیلی، رمان اجتماعی، رمان معمایی، رمان خارجی و…
دانلود رمان رنگ سال به قلم MooN با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان رنگ سال... تابان امیری که استعداد عجیب و خارق‌العاده‌ای تو طراحی لباس داره، طی اتفاقی پاش به بهترین برند طراحی کشور باز می‌شه بی خبر از رئیس بداخلاق و جدی که تو شرکت براش کمین کرده و از هر راهی برای بیرون کردنش استفاده می‌کنه اما تابان که سعی داره راز مهم زندگیش رو از همه پنهان کنه تو همین درگیری‌ها عاشق می‌شه و راز مهم زندگیش فاش می‌شه که اتفاقی می‌افته و مجبور به…
دانلود رمان همخونه استاد به قلم ناشناس با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان همخونه استاد... داستانمون درباره یه پسر کاملا مذهبیه که اسمش امیر حافظ و یه دختر به اسم ترمه که بی بند و بار و دختره آزادی هست زندگی این دوتا شخصیت داستان مقابل هم قرار میگیره و امیرحافظ و ترمه به عقد صوری هم درمیان و همخونه ی همدیگه میشن که کلی داستان بینشون پیش میاد که …
دانلود رمان در سایه جنون به قلم فاطمه یوسفی با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان در سایه جنون... نازنین دختری از خانواده‌ای معمولی که طی همکاری با پلیس وادار میشه تا به زندگی پارسا، پسری از خانواده‌ای ثروتمند و پر رمز و راز وارد بشه، غافل از اینکه تمام این اتفاقات هر چقدر برای نازنین حکم بازی داره برای پارسا جدیه تا جایی که….
دانلود رمان زرخرید به قلم بانوی بارانی با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان زرخرید... زرخرید داستان یه پسر تعمیرکاره که وسط کلی بدبختی، گیر یه دختر همسایهٔ محیط‌زیستی خل‌وچل افتاده. فکر می‌کنید چی می‌شه اگه یه پسر بی‌اعصاب کچل، عاشق یه دختری بشه که همهٔ فکر و ذکرش محیط زیست و دفاع از حقوق حیواناته هیچی… تنها راه نفوذ به دل دخترمون رو انتخاب می‌کنه، اونم….
دانلود رمان دو ماه و چند روز به قلم Min Sin با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان دو ماه و چند روز... ذهنم می شمرد حواست هست چی گفتم؟ من نمی شمردم ذهنم می شمرد از تعداد روزایی که بین من و تو ایستاده بود و تو نمی دیدی بگیر تا تعداد گالی زرد و سفید یاس که از زیر دستم در رفته بودن و هنوز شهد شیرین پرچم وسطشونو نچشیده بودم و خشک شده بودن و ریخته بودن . من دلم تا ابد همون تخت یه نفره و دو تا بالش روی هم افتاده و پرتقاالی ریز و آبدار و ترش باغچه رو می خواست که چارزانو می نشستم رو تخت و پوستشو با ناخونام که می کندم ، چند تا ذره ی آبدار از پوستش می پاشید بیرون و هم چشممو می سوزوند و هم بوش تا عمق مشامم می نشست و وای از بوش …انقدر خواستنی بود که دلت می خواست ….
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان طوری – همه رمان های عاشقانه رو یکجا دانلود کن " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.