آخرین گلوله داستان سرگرد بردیا محمدی است که پس از ماه‌ها تلاش برای دستگیری امیرسام دلاوری، عضو مافیا، با شکست مواجه می‌شود. اما این شکست تنها آغاز مشکلات اوست. امیرسام برای جبران خسارت‌ها تصمیم به ربودن بهار، خواهر بردیا، می‌گیرد. در این مسیر، بردیا با این باند مافیایی مواجه می‌شود و همین اتفاقات باعث آشکار شدن رازهایی می‌شود که زندگی همه شخصیت‌ها را دگرگون می‌کند.

دخترانی که گاهی بدون صبر، عشق را به دستان خود رقم می‌زنند و در اولین قدم، خاستگاری را خودشان آغاز می‌کنند. اما آیا این شجاعت باعث خوشبختی می‌شود؟ یا شاید هم سرآغاز یک ماجرای انتقامی؟ داستان از عشق آغاز می‌شود اما با ورود طمع انتقام، همه چیز رنگ دیگری می‌گیرد. معشوقی که در ابتدا قصد انتقام داشت، در نهایت خودش در دام عشق می‌افتد و از ترس اعتراف به احساساتش رنج می‌برد. اما سرانجام عشق بهای خود را طلب می‌کند...

دلیا دختری ساده است که در مسیری اشتباه قدم می‌گذارد و پس از یک اتفاق ناگوار، مجبور به زندگی با پسرعموی عیاشش به نام آراد می‌شود. این هم‌خانه شدن به ماجرایی تلخ اما سرنوشت‌ساز منجر می‌شود. در یکی از شب‌های پرتنش، زمانی که دلیا و آراد مست می‌شوند، اتفاقی رخ می‌دهد که آینده آن‌ها را برای همیشه تغییر می‌دهد. دلیا درگیر عواقب این حادثه می‌شود و مجبور است برای حفظ هویت و استقلالش بجنگد.

رمان نامستور داستان دختری است که بارها دلش شکسته و درگیر مشکلات زیادی در زندگی شده است. یک بار وقتی در بی‌هوشی دستش زد و یک بار در شب عقدش که مردی که قرار بود شریک زندگی‌اش باشد از او خواسته بود که با شرایط سخت کنار بیاید. اما این دختر تصمیم می‌گیرد برای سومین بار در برابر شکست مقاومت کند و به جای صبر کردن، پناه می‌برد به دنیای تاریک و مردی که درک و همدلی بیشتری دارد. این مرد هومن است که خودش هم رازهای زیادی از گذشته‌اش دارد.

راز داستان سه دختر است که به یکدیگر مثل خواهر عشق می‌ورزند. اما زندگی برای آن‌ها مسیری پرپیچ‌وخم ترسیم کرده است. آن‌ها باید تصمیم بگیرند که آیا با سختی‌های دنیا کنار بیایند یا راه بی‌وفایی پیش بگیرند؟ رمان راز با فضاسازی عاطفی و هیجانی شما را به دنیایی از احساسات عمیق و تصمیمات سرنوشت‌ساز می‌برد. این داستان پرکشش به‌گونه‌ای نوشته شده است که با شروع خواندن، نمی‌توانید کتاب را زمین بگذارید!