اطلس دختر ساده و معصومی که با اومدنِ همسایه‌ی جدیدشون درگیر رازهای پیچیده‌ای می‌شه که مجبوره بنا به دلایلی با این همسایه‌ی مرموز همخونه بشه، شاهرخ هم بعد از مدتی دل می‌بنده به این دختر معصوم و بینشون...

رمان در مورد دختری که زندگی بعد و فقیرانه ای داشته که بعد مرگ مادرش پدرش توجه خاصی به اون نمیکنی زندگی این دختر زمانی تغییر میکنه که تصادف میکنه و یک مرد خودشو جای اربابش جا میزنه سرنوشت این دختر به کلی تغییر میکنه ولی شاید این سرنوشت تلخ شایدم شیرین باشه…

سرگرد یاسمین آجار؛ افسر نیرو های ویژه ترکیه دختری از جنس آهن و غرور! میان سه نفری که کد امنیت کشوری را میدانند قرار دارد گذشته سختش او را تبدیل به هیولای آدم کشی کرده است که هر کسی با شنیدن اسمش از ترس بر خود میلرزد دختری که با تمام بیرحمی توانست پدر خودش را بکشد ترسناک نیست؟ داستانی بدون عشق آمیخته به غرور....

نازنین، دختری دل شکسته اما محکم، وکیله و برای گرفتن مدرک خودش نیاز به گذراندن یک طرح دارد تا استادش به او اعتماد کند، برای همین وکیل تسخیری مردی می شود که متهم به قتل نامزد خودش است، ظاهراً همه چیز بر علیه اوست، اما متوجه می شود حفره هایی در پرونده وجود دارد که کلید حل این ماجرا را پنهان کرده، ولی مشکلی که وجود دارد این است که علی آقا هیچ رقمه حاضر نیست کمکش کند، و حتی بدتر، اعتراف به قتل میکند!، این وسط عشق قدیمی هم سر و کلش پیدا میشود و همه چیز را بهم میزند و....

یگانه دختریک سردار به اجباربه راه خلاف کشیده میشه وبه یک قاتل تبدیل میشه حالا میخوادانتقام بگیره و…. #قسمتی_از_متن : کمی خستگی در کرد. نفس عمیقی کشید و منتظر شد. روی سطح سرد پشت بوم تو هوای پاییزی دراز کشیدن این سختی ها رو هم داشت. بالاخره انتظارش سر اومد. نیم چه لبخندی رو لباش نشست. یه چشمشو بست و اون یکیو هم پشت دوربین تفنگش. به هدفش خیره شد. آروم گفت:...