رمان پنجره‌ای از عشق و آشنایی درباره زندگی دختری است که در ابتدای داستان، خاطرات یک اتفاق تلخ در زندگی‌اش را روایت می‌کند. اتفاقی که باعث می‌شود او ۸ سال عشق خود را از دست بدهد. اما یک رخداد غیرمنتظره در زندگی‌اش پیش می‌آید که همه چیز را تغییر می‌دهد. این رمان از زبان دو شخصیت اصلی، هم دختر و هم پسر داستان، روایت می‌شود و یک داستان متفاوت عاشقانه و جنجالی پلیسی را به تصویر می‌کشد. در حالی که زندگی آنها با پیچیدگی‌های زیادی روبه‌رو می‌شود، در نهایت داستان به پایان خوشی ختم می‌شود.

رمان بوی باروت در باران داستان دو دوست صمیمی، سارا و نگین، است که با وجود خانواده‌هایشان زندگی خوبی دارند و روزگارشان را به خوشی می‌گذرانند. این دو دختر سرزنده و شاد، هر دو عکاس هستند و لذت زندگی را در قاب دوربین‌هایشان می‌گیرند. اما با ورود یک فرد جدید به محل زندگی‌شان، زندگی آنها وارد فاز جدیدی می‌شود. تغییراتی که از جنس هیجان، فداکاری و عشق است. آنها وارد یک بازی پلیسی پیچیده می‌شوند که زندگی‌شان را دگرگون می‌کند. در این جریان، داستانی از فداکاری برای میهن و از جنس عشق و دوست داشتن شکل می‌گیرد. این داستان پلیسی، هیجانی و غمگین، تجربه‌ای متفاوت را از زندگی، فداکاری و عشق به شما هدیه می‌دهد.

رمان قاتل سریالی جلد اول داستان یک قاتل است که با احساسات خود دست به قتل می‌زند. او قاتل قلب‌های شکسته و تنها است، قاتل روح و روان و قاتل مهربانی‌های بی‌منت است. این قاتل تنها زندگی می‌کند و ممکن است خود را هم بکشد. او قاتل انسان‌های بی‌گناه و عشق‌های خدایی است و همچنان در مسیری پر از نفرت حرکت می‌کند. شاید نتواند همیشه زنده بماند، اما در این مسیر تلاش می‌کند تا طوری زندگی کند که وقتی دیگران به او فکر کردند، اشک بریزند یا حداقل بگویند: «خدایش بیامرزد!» این رمان روایتگر داستان یک قاتل است که با احساسات خود قربانی می‌سازد، اما در دل او پشیمانی وجود دارد. در کنار این قاتل، دو پلیس مهربان هم حضور دارند، همانند دیگر پلیس‌هایی که شب‌ها که ما می‌خوابیم بیدارند و پس از خدا مراقب ما هستند. این رمان از زاویه دید قاتل و پلیس‌ها روایت می‌شود و داستانی جذاب از مرزهای انسانیت، جرم و احساسات را به تصویر می‌کشد.

رمان شرط بندی دردسر ساز داستان دختری به نام الیسا است که با چند نفر از دوستانش از یتیم‌خانه فرار می‌کند. او پس از گذراندن سختی‌ها و مشکلات مختلف، مجبور می‌شود دست به کارهای خلاف و دزدی بزند. در این مسیر، الیسا به طور ناخواسته وارد گروهی می‌شود که در حال انجام یک عملیات غیرقانونی هستند و به صورت تصادفی، به پیشبرد یکی از عملیات‌هایشان کمک می‌کند. در ادامه، یک پلیس جوان او را در همین عملیات دستگیر می‌کند. پس از دستگیری، پلیس یک شرط میان خود و الیسا می‌گذارد که در صورت قبول آن، آنها می‌توانند به عنوان خلافکاران حرفه‌ای وارد گروه شوند و همکاری کنند. داستان در ادامه با پیچیدگی‌هایی مواجه می‌شود که شامل هیجان، طنز و لحظات عاشقانه است.

رمان در دست تعمیر داستانی هیجانی و پر از راز است که همه چیز از یک تصادف عجیب آغاز می‌شود. تسنیم، راننده‌ی یک خودرو، در این تصادف با مردی مواجه می‌شود که حافظه‌اش را از دست داده است. این مرد مرموز که دو ماه در کما بوده و هیچ‌کس سراغش نیامده، وقتی به هوش می‌آید، خود را سینا معرفی می‌کند. به دلیل عدم شناخت هویت سینا و با توجه به شرایط خاص، او به ناچار به خانه تسنیم و خانواده‌اش منتقل می‌شود تا از روی وسایلی که در تصادف همراهش بوده، هویتش را شناسایی کنند. در گام نخست، سینا به مهمانی عجیبی کشیده می‌شود که او را وارد بازی خطرناکی می‌کند. بازی‌ای که پر از قربانی، خون و رازهای پیچیده است. تسنیم هم یکی از قربانیان این بازی است و اکنون این سوال پیش می‌آید که آیا سینا می‌تواند او را نجات دهد یا نه؟