رمان مهربانگ داستان مردی به نام کیاشا رادمان است که پس از قتل برادرش به دست قاتلی ناشناس، به دنبال انتقام برمیآید. او به خانه برادرش بازمیگردد و در تلاش است تا با پیدا کردن قاتل، خواهر او روژان اخوان را تحت فشار قرار دهد. روژان که خود هیچ نقشی در این حادثه نداشته است، ناخواسته وارد بازی انتقام میشود و در این میان، روابط پیچیده و پیچیدگیهای روانی او و کیاشا بر روند داستان تاثیرگذار است.
این رمان پر از کشمکشهای درونی است که به خوبی خواننده را در دنیای خود غرق میکند و سوالات مختلفی در ذهنش ایجاد میکند. آیا کیاشا قادر خواهد بود انتقام برادرش را بگیرد؟ آیا روژان حقیقت را خواهد فهمید؟ ماجراهای عاشقانه و معمایی رمان مهربانگ شما را به چالش خواهد کشید تا به پایان داستان برسید.