رمان طوری – همه رمان های عاشقانه رو یکجا دانلود کن
دانلود رمان طنز، رمان پلیسی، رمان جنایی، رمان ترسناک، رمان تخیلی، رمان اجتماعی، رمان معمایی، رمان خارجی و…
دانلود رمان افسانه هفت رئیس به قلم علی پاینده با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان افسانه هفت رئیس... روایت بردیا و کمبوجیه پسران کورش وجنگ قدرت بین این دوبرادر برای به‌سلطنت رسیدن است!کمبوجیه که مصر را فتح کرده و در آنجا مستقر است، برادرش بردیا برعلیه او، شورش می کند که خبر به کمبوجیه می رسد، در راه برگشت به ایران توسط جاسوسان بردیا کشته می شود درآنسو داریوش رئیس طایفه پارس ها به سلطنت رسیدن، بردیا مخالف است و با دانستن راز بردیا، مقدمات عزل او و به پادشاهی رسیدن خودش را فراهم می کند…
دانلود رمان پروانه میخواهد تو را به قلم فاطمه قیامی با لینک مستقیم
خلاصه کتاب

دانلود رمان پروانه میخواهد تو را... برکه‌ سماوات دلباخته‌ی کاوه؛ پسرعمه‌ی پزشکش است و تمام خانواده آن‌ها را نامزد هم می‌دانند اما کاوه در نهایت سنگدلی برکه را پس می‌زند و مقابل چشم همه برکه را کوچک می کند اما…

دانلود رمان آبروی ماه به قلم نیلوفر قنبری با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان آبروی ماه... شرط بستیم عاشقم کنه، بدجوری عاشقش شدم. اما درست روز موعود ترکم‌ کرد و بعد از هفت سال برگشت تا انتقام بگیره. گناه من چی بود؟ بی‌گناهی!
دانلود رمان نشسته در نظر به قلم آزیتا خیری با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان نشسته در نظر... همه چیز از سفره امام حسن حاج‌خانم شروع شد! نذر دامادی پسر بزرگه بود و تزئین سبز سفره امیدوارش می‌کرد که همه چیز به قاعده و مرتبه. چه میدونست خانم‌ جلسه‌ایِ مداح نرسیده، نوه عموی حاجی‌درخشان زنگ می‌زنه و خبر می‌ده که عزادار شدن! اونم عزای کی؟ حاجی و پسر وسطیش،صابر و تازه بعد از شلوغی بروبیای شب سه و هفت، اهل خونه به صرافت افتادن که بفهمن تو واویلاییِ تصادف اول حاجی به رحمت خدا رفته بود یا پسرش؟! شوخی که نبود پای میلیاردمیلیارد ارث و میراث حاجی وسط بود…
دانلود رمان نیلوفری برای مرداب به قلم مهین عبدی با لینک مستقیم
خلاصه کتاب
دانلود رمان نیلوفری برای مرداب... سیگار میان انگشت میانی و اشاره‌ام له‌ له می‌زد برای مجدد بوسیدن لب‌هایم و پک زدن محکم‌ من! نگاهم به رقص‌نور، دود و عطر و ادکلن‌های در هم ادغام شده عادت کرده بود! این چندمین پارتی‌ای بود که می‌گرفتم؟ نمی‌دانم! سیگار بین لب‌های رژ خورده و درشتم فرستادم و از اعماق وجودم پک زدم و دودش را بیرون فرستادم. -خفه نشی نیلی؟ تنه‌ای که جلو کشیده بودم را عقب فرستادم و پا روی پا انداختم…
مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رمان طوری – همه رمان های عاشقانه رو یکجا دانلود کن " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.