دانلود رمان بلای دوست داشتنی (جلد اول مجموعه فاجعه زیبا) نوشته جیمی مک گوایر با لینک مستقیم
رمان بلای دوست داشتنی نسخه کامل
ژانر: عاشقانه، همخونهای
تعداد صفحات: 486
داستانی جذاب و پرهیجان که از ماجراجوییهای زندگی اَبی شروع میشود. اَبی دختر منظم و موقری است؛ او ناسزا نمیگوید و در انتخاب پوشش خود کاملاً محافظهکار است. تصمیمش این است که گذشتهای تلخ و تاریک را پشت سر بگذارد. برای همین، همراه با بهترین دوستش، آمریکا، به شهری دیگر نقل مکان کرده و در ایسترن، جایی دور از گذشتهاش، زندگی جدیدی را آغاز میکند. هدف اصلی او مشخص است: دور ماندن از هرگونه دردسر.
اما همهچیز وقتی پیچیده میشود که تراویس مددوکس وارد زندگی اَبی میشود. تراویس، پسر بد دانشگاه، شخصیتی جذاب و پر از ابهام. او ورزشکاری فوقالعاده در بوکس و مغناطیسی برای جلب توجه است. اما یک نکته مهم در شخصیت او وجود دارد: هیچ اعتقادی به عشق یا روابط پایدار ندارد…
برای شام بیرون رفتن و سپس کلوب رفتن، چه چیزی قرار است مشکل ما را حل کند؟! به هر حال، این کارها بیشتر اوضاع را پیچیده میکند!
تراویس با خونسردی سوار موتور شد و گفت:
“فکر کن، کبوتر… من گیج، با یک اتاق پر از زن؟ خیلی طول نمیکشد که همه بفهمند ما با هم نیستیم.”
با لحنی که پر از طعنه بود، پاسخ دادم:
“خب، پس من باید چکار کنم؟! برای اینکه ثابت کنم اینطور نیست، من هم باید با یک مرد گیج از بار بیرون بیایم؟”
اخمی کرد و گفت:
“من چنین حرفی نزدم. نیازی به جوگیر شدن نیست.”
چشمانم را گرد کردم و با بیمیلی پشت سرش روی موتور سوار شدم. دستهایم را دور کمرش حلقه کردم، هرچند از این وضعیت اصلاً خوشم نمیآمد.
“یک دختر غریبه ما را از بار تا خانه تعقیب کند؟ اینطور میخواهی مشکل را جبران کنی؟”
با نیشخندی گفت:
“نکند حسودیات شده، کبوتر؟!”
با لحنی خشک جواب دادم:
“حسودی؟ به چی؟ به آن کلهپوک آلوده که قرار است فردا صبح از خانه بیرونش کنی؟!”
تراویس خندید و موتور را روشن کرد. سرعتش فراتر از حد مجاز بود و در عرض چند دقیقه به طرف آپارتمانش پرواز کرد. برای لحظاتی چشمانم را بستم، تا شاید کمتر نگران شوم، اما فایدهای نداشت.
به محض اینکه از موتور پیاده شدم، مشتی به شانهاش زدم و گفتم:
“فراموش کردی که من هم با تو هستم؟ میخواهی مرا به کشتن بدهی؟!”
او خندید و گفت:
“خیلی سخت است آدم تو را فراموش کند، مخصوصاً وقتی با پاهات اینطور به من فشار میآوری. واقعاً حس میکردم خودم دارم میمیرم!”
و با شیطنت خاصی ادامه داد:
“راستش، اگر قرار باشد بمیرم، راه بهتری از این نمیشناسم!”
با حرص گفتم:
“تو حتماً یک مشکلی داری!”
هنوز وارد خانه نشده بودیم که آمریکا از اتاق بیرون آمد و گفت:
“امشب میخواهیم بیرون برویم. شما هم میآیید؟”
اگر شما نویسنده رمان هستید و از انتشار رمان در این سایت رضایت ندارید میتوانید درخواست حذف دهید
دانلود رمان بلای دوست داشتنی... اَبی دختر خیلی خوبیه. فحش نمیده و محافظه کارانه لباس میپوشه. اون فکر میکنه اینجوری میتونه از گذشته ی تاریکش فرار کنه. گذشته ی که به خاطرش همراه بهترین دوستش امریکا ,به ایسترن امده تا یه شروع تازه داشته باشه . ابی فقط یه هدفداره: دوری کردن از دردسر. تراویس مددوکس, خود دردسره… پسر بد دانشگاه. یه پسر جذاب, باهوش, یه بوکسور خیلی خوب. تراویس اعتقادی به دوست دختر نداره و…